-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1396 11:19
برخیز که غیر تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند کسی را به کسی نیست
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1396 14:57
شب ها بیشتر دعا کنید این وقتها خدا خیلی تنهاست و دلخوشی اش چراغ روشن اتاق شماست بی صدا می آید ......می بیند....... به وقتش مستجاب می کند روی ماهتان را می بوسد و آرام می رود
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1396 14:53
حاکم از دیوانه پرسید : مجازات دزدی چیست ؟ دیوانه گفت : اگر دزد سرقت را شغل خود کرده باشد دست او قطع می شود. اما اگر بخاطرگرسنگی باشد باید دست حاکم قطع گردد.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1395 15:46
بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی. نلسون ماندلا
-
طلب عشق
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 23:43
خدایا یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم.
-
سو تفاهم
شنبه 4 آبانماه سال 1392 10:40
بزرگترین سو تفاهم در میان انسانها عدم تمایز میان عشق و شیفتگی است . ظرف خالی ، آکنده از طلب و تمناست . اشتیاقش به حضور دیگری به دلیل جبران کمبودهاست. ظرف پر خواسته و توقعی ندارد. ظرف پر برای تقسیم کمالش به دیگری نزدیک می شود و ظرف خالی برای تسهیم و بهرمند شدن. نویسنده: مسعود لعلی
-
باور
دوشنبه 7 مردادماه سال 1392 14:29
بگزار بیاید از در دیوار کنج و کلید . از هر طرف که میخواهد درد، درد است . دل خوش مکن به وارونه خواندنش . تنها تویی و تنهاییت. تویی و باران پشت پنجره ، دوربین را بچرخان ، کلید را لمس کن. حرکت. زندگی آغاز می شود دیگر بار. در شکوه چشمانت ، وجود پر مهرت و دست های تو برای گشودن درب های دردناک جهان کافی ست . باور کن . چونان...
-
زمان
سهشنبه 11 تیرماه سال 1392 14:50
دیروز به تاریخ پیوست ، فردا معماست و امروز هدیه است . زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند . خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت .
-
حواست به ابرا باشه
یکشنبه 9 تیرماه سال 1392 10:36
اگر اولین قطره بارون بچکه کف دستت تا چهل روز آسمون بهت نگاه می کنه، اینو فقط به تو میگم ، چون مادرم بهم گفت : همیشه حواست به ابرا باشه .
-
دلتنگی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 10:24
من دلم تنگ کسی است که به دلتنگی من می خندد باور عشق برایش سخت است ....... ا ی خدا باز به یاری نسیم سحری می شود آیا دل به دل نازک من بر بندد؟
-
عشق و غرور
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 10:14
عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی ..... آن وقت است که دیگر عشق نیست.
-
سوال
دوشنبه 27 آذرماه سال 1391 15:33
از شب سوال کن تا باورت شود که بی خانمان ترین ستاره این آسمان منم.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 13:20
سلام خوشحالم که بعد از ۲ سال دوباره تونستم سرئ به وبم بزنم.
-
هر انجه که تو بنامی (۲)
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 14:58
در خیال من این دیوار تا کهکشان برافراشته است اما من ناامید نیستم یکی در سینه ام فریاد می زند:پرواز کن !بر بارک دیوار خواهی رسید و از آن سوهمزادت راو عشقت را خواهی یافت.هزاران حیف!پر می زنم اما پرواز نه گویی دست صیادی پرهای پرواز را بریده است شوق هست اماقدرت پرواز نه . خورشیدمن !ْ غروب هاشفق رابه تماشا می نشینم .سفر...
-
هر انچه که تو بنامی(۱)
دوشنبه 30 دیماه سال 1387 08:42
این یک نثر است یک قطعه ادبیست اگر اینها نیست یک چیز هست هر ان چیز که تو بنامی! ای دور نزدیک ای همزاد ای همرنگ ای بی من و ای همیشه بامن! یاد تو چون پرستو ها -یا چون لک لک های مهاجر- لحظه به لحظه به باغ خیالم سفر میکند.گفتی که هر شب واژه های شعرم را با اشک می شویی منهم هر لحظه یاد تو را در پریشانی خیالم می پیچم. ای عطر...
-
درگاه تو
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 13:02
به جستجوی تو بر درگاه کوه می گریم به جستجوی تو در معبر بادها می گریم در چار راه فصول در چارچوب شکسته پنجره ای که اسمان ابر الود را قابی کهنه می گیرد. به انتظار تصویر تو این دفتر خالی تا چند تا چند ورق خواهد خورد؟ جریان باد را پذیرفتن و عشق را که خواهر مرگ است! نامت سپیده دمی است که بر پیشانی اسمان می گذرد متبرک باد...
-
در مسیح
یکشنبه 1 دیماه سال 1387 08:07
در مسیح بود که عناصر وجود ما و ارزوهای ما بر طبق قانون یک جا گرد امدند.همه ان چیزهایی که در برابر او بی زمان بودند در وجود او زمانمند شدند. می گویند که او به نابینا بینایی و به افلیچ قدرت راه رفتن بخشید و اهریمن را از وجود دیوانگان بیرون راند. نابینایی گاهی ممکن است اندیشه ای تیره و تار باشد.این تاریکی را می توان با...
-
فال من
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1387 15:19
هر صبح و شام قافله ای از دعای خیر در صحبت شمال و صبا می فرستمت ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا می فرستمت انجام این نیت فعلا زود است زیرا مقدمات ان کاملا مهیا و اماده نیست و یا اصولا ممکن است فکر نا پخته و نسنجیده ای باشد در این هفته خبر خوش و موفقیت امیز خواهی داشت که این ملاقات مژده فراوانی...
-
ان که عاشقش هستی
دوشنبه 25 آذرماه سال 1387 07:50
بگذار ان باشم که در کوهساران با تو گام بر می دارد بگذار ان باشم که در کنار تو گل می چیند بگذار ان باشم که ار ژرفای احساسات خود به او می گویی بگذار ان باشم که رازهایت را به او می گویی بگذار ان باشم که درغم به سوی او میروی بگذار ان باشم که در شادی همراه او می خندی بگدار ان باشم که تو عاشقش هستی. ( سوزان شوتز)
-
پروردگارا
یکشنبه 10 آذرماه سال 1387 02:51
پروردگارا سرنوشت ما را به خیر بنویس تقدیری مبارک تا هر چه را تو دیر می خواهی زود نخواهم و هر چه را تو زود می خواهی دیر نخواهم. خداوندا به به فرشتگانت بگو برای دعاهایم امین بگویند. امین
-
سکوت
پنجشنبه 16 آبانماه سال 1387 22:56
سکوت باغ اندیشه هاست چند لحظه سکوت کنید شاید خدا هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
-
عشق چیست و معشوق کیست؟(۲)
سهشنبه 14 آبانماه سال 1387 23:12
فرهاد می گفت:دایره از اتصال دو سر یک خط مستقیم به وجود می اید که هیج زاویه ای ندارد. وحید می گفت:عاشق و معشوق وقتی به هم رسیدند دنیایی را می سازند سراسر زیبا. فرها دمی گفت:دایره را اگر از دو طرف بکشیم شکلی به نام بیضی خواهد شد. وحید میگفت:عشق تغییر نمی شناسد عشق همیشه عشق است حتی اگر صدها بار معشوق عاشق را از گردش...
-
عشق چیست و معشوق کیست؟
جمعه 3 آبانماه سال 1387 14:17
من همیشه میز اول می نشستم.طرف راستم وحید می نشست و طرف چپم فرهاد یادش بخیر عجب دوران خوشی داشتیم یکی از همان روزها خوب یادم هست ساعت اول فرهاد رفت و درس هندسه را برای ما شرح داد اخر درس هندسه او خیلی خوب بود و ساعت اخر وحید انشا خواند. انشا وحید موضوع انتخابی خودش بود . فرهاد می گفت: بچه ها موضوع بحثمان را از دایره...
-
وهمی عظیم
پنجشنبه 25 مهرماه سال 1387 22:15
اسمانی به پهنای دل و شبی به نرمی گیسوانت تقدیری به وسعت تنهایی و عمی به شدت عشق از کدام کلام بگویم اکنو که ارامش و رویا و و همی عظیم است! ( گیتی خوشدل )
-
مهرگان
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 23:17
امروز 15 مهر روز"بخشایش و دوستی" از جشن "مهرگان"در ایران باستان است.بهترین دوستانمان را پاس بداریم. درود بر شما دوستان وبلاگستان.
-
تو در قلب من خواهی بود(۲)
شنبه 13 مهرماه سال 1387 12:45
در قلب من خواهی بود انچه انها می گویند مهم نیست در قلب من خواهی بود همیشه. چرا نمی توانند بفهمند احساس ما را انها باور نمی کنند انچه را که نتوانند توضیح دهند می دانم که فرق داریم اما در ژرفای درونمان انقدرها هم متفاوت نیستیم به انها گوش نده چون انها چه میدانند ما به یکدیگر احتیاج داریم برای داشتن و نگاه داشتن با هم به...
-
تو در قلب من خواهی بود(1)
شنبه 6 مهرماه سال 1387 12:48
گریه هایت را تمام کن دیگر همه چیز رو به راه خواهد شد فقط دستم را بگیر و محکم نگه دار تو را حفظ خواهم کرد از انچه پیرامونت را گرفته است اینجا خواهم بود گریه نکن با این جثه کوچک خیلی قوی به نظر می رسی بازوانم نگاهت خواهند داشت گرم و محفوظ می مانی رشته میان ما گسسته نخواهد شد اینجا خواهم بود گریه نکن چرا که در قلب من...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 مهرماه سال 1387 12:23
کاش می شد لحظه ای مهمان چشمانت شوم بی سبب روزی شبی نا خوانده مهمانت شوم کاش می شد چشم پوشم از دلم تنهایم کاش می شد وانهم زین دل غم و نا کامیم تا به کی باید بمانم منتظر ای نازنین دلدار من ای نگار و همدم شب تا سحر بیدارمن همدمم شو بس کن این تلخی و این واماندگی تا کجا حیران وسرگردان در این ماتم سرای زندگی باز کن اغوش را...
-
نیایش ساده
شنبه 30 شهریورماه سال 1387 15:21
پروردگارا مرا به عنصر صلح و ارامش خود بدل کن. ترس کجاست زمانی که من حامل عشق هستم نفرت کجاست زمانی که من حامل بخشش هستم از هم گسیختگی کجاست زمانی که حامل یکپارچگی هستم شک و تردید کجاست زمانی که من حامل ایمان هستم اشتباه کجاست زمانی که من حامل حقیقت هستم نومیدی کجاست زمانی که من حامل امید هستم غم و اندوه کجاست زمامی که...
-
خاموس ماندبم
شنبه 16 شهریورماه سال 1387 14:07
و در ان حال که هم را برای همیشه ترک میکردیم چه صبری بود که در ان غوغای پر التهاب و ناشکیبای خویشاوندی انچنان تشنه و نزدیک اشنایی ندادیم و رفتیم و رفتیم و چه شکیبایی بود که در زیر هجوم باران ان کلمات_ که هر یک همچون گلوله اتشی انفجار دیوانه ای را در خود به بند کشیده بود_ خاموش ماندیم و از هم گذشتیم خاموش ماندیم و از هم...